این پوتو می یابد در سلول دوست پسر خود را در بسیاری از عکس ها با یک پسر دیگر ، او به او می گوید که او یک دوست از کار و او را از موضوع آغاز می شود به وابسته به عشق شهوانی ، خروس به طوری که این بسیار سفت و قرار داستان سکسی منو مادربزرگم دادن آن را به دادن ، او سخت و مثل حلزون حرکت کردن و سپس هر دو وحشيانه بر روی نیمکت دمار از روزگارمان درآورد.